********** http://www.saberi564.ir مناظره خسرو و فرهاد نخستین بار گفتش کز کجایی؟بگفت از دار ملک آشنایی بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند؟ بگفت اَندُه خرند و جان فروشند بگفتا جان فروشی در ادب نیست بگفت از عشق بازان این عجب …

مناظرۀ خسرو و فرهاد ادامه مطلب »

باب سوم در عشق و مستی و شور ********** خوشا وقت شوریدگان غمش اگر زخم بینند و گر مرهمش گدایانی از پادشاهی نفور به امیدش اندر گدایی صبور دمادم شراب الم در کشند وگر تلخ بینند دم در کشند بلای …

۲۸ حکایت از باب سوم بوستان سعدی ادامه مطلب »

شعری از بهرام سیاره (پریش شهرضایی) عشق را بی‌معرفت معنا مکن زر نداری مشت خود را وا مکن گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گل‌ها زشت یا زیبا مکن خوب دیدن شرط انسان بودن است عیب را در این و …

عشق را بی معرفت معنی مکن ادامه مطلب »