ترجمه سوره بقره۲۸۶آیه

ترجمه قرآن مجید
سوره بقره
۲۸۶آیه

۱- به نام خداوند بخشنده بخشایشگر الف لام میم.
۲- آن کتاب با عظمتیست که شک در آن راه ندارد و مایۀ هدایت پرهیزکاران است.
۳- پرهیزکاران کسانی هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان میآورند و نماز را برپا میدارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند.
۴- و آنان که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو بر پیامبران پیشین نازل گردیده ایمان میآورند و به رستاخیز یقین دارند.
۵- آنان بر طریق هدایت پروردگارشاناند و آنان رستگارانند.
۶- کسانی که کافر شدند برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را از عذاب الهی بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد.
۷- خدا بر دلها و گوشهای آنان مُهر نهاده و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
۸- گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم در حالی که ایمان ندارند.
۹- میخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمیدهند، اما نمیفهمند.
۱۰- در دلهای آنان یک نوع بیماریست، خداوند بر بیماری آنان افزوده و به خاطر دروغهایی که میگفتند عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.
۱۱- و هنگامی که به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید، میگویند ما فقط اصلاح کنندهایم.
۱۲- آگاه باشید اینها همان مفسدانند ولی نمیفهمند.
۱۳- و هنگامی که به آنان گفته شود همانند سایر مردم ایمان بیاورید، میگویند آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟ بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمیدانند.
۱۴- و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات میکنند میگویند ما ایمان آوردهایم ولی هنگامی که با شیطانهای خود خلوت میکنند میگویند ما با شمائیم، ما فقط آنها را مسخره میکنیم.
۱۵- خداوند آنها را استهزاء میکند و آنها را در طغیانشان نگه میدارد تا سرگردان شوند.
۱۶- آنان کسانی هستند که هدایت را به گمراهی فروختهاند و این تجارت آنها سودی نداده و هدایت نیافتهاند.
۱۷- آنان(منافقان) همانند کسی هستند که آتشی افروخته تا در بیابان تاریک راه خود را پیدا کند ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت خداوند طوفانی میفرستد و آن را خاموش میکند و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمیکند آنها را رها میسازد.
۱۸- آنها کران، گنگها و کورانند لذا از راه خطا باز نمیگردند.
۱۹- یا همچون بارانی از آسمان که در شب تاریک همراه با رعدوبرق و صاعقه بر سر رهگذران ببارد، آنها از ترس مرگ انگشتانشان را در گوشهای خود میگذارند تا صدای صاعقه را نشنوند و خداوند به کافران احاطه دارد و در قبضۀ قدرت او هستند.
۲۰- روشنایی خیره کنندۀ برق نزدیک است چشمانشان را برباید، هر زمان که برق جستن میکند و صفحۀ بیابان را برای آنان روشن میکند چند گامی در پرتو آن راه میروند و چون خاموش میشود توقف میکنند وئ اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از بین میبرد، چرا که خداوند بر هر چیز تواناست.
۲۱- اِی مردم پروردگار خود را پرستش کنید، آن کس که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید.
۲۲- آن کس که زمین را بستر شما و آسمان را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و به وسیلۀ آن میوهها را پرورش داد تا روزی شما باشد، بنابراین برای خدا همتایانی قرار ندهید در حالی که میدانید هیچیک از آنها نه شما را آفریدهاند و نه شما را روزی میدهند.
۲۳- و اگر دربارۀ آنچه بر بندۀ خود پیامبر نازل کردهایم شک و تردید دارید دست کم یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا برای این کار فراخوانید اگر راست میگویید.
۲۴- پس اگر چنین نکنید که هرگز نخواهید کرد از آتشی بترسید که هیزم آن بدنهای مردم گنهکار و سنگهاست و برای کافران آماده شده است.
۲۵- به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست، هر زمان که میوهای از آن به آنان داده شود میگویند این همان است که قبلاً به ما روزی داده شده بود و میوههایی که برای آنها آورده میشود همه یکسانند و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است و جاودانه در آن خواهند بود.
۲۶- خداوند از این که به موجودات ظاهراً کوچکی مانند پشه و حتی کمتر از آن مثال بزند شرم نمیکند در این میان آنان که ایمان آوردهاند میدانند که آن حقیقتی است از طرف پروردگارشان و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند میگویند منظور خداوند از این مَثَل چه بوده است؟ آری خدا جمع زیادی را با آن گمراه و گروه بسیاری را هدایت میکند ولی تنها فاسقان را با آن گمراه میسازد.
۲۷- فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع نموده و در روی زمین فساد میکنند، اینها زیانکارانند.
۲۸- چگونه به خداوند کافر میشوید در حالی که شما مردگان و اجسام بیروحی بودید و او شما را زنده کرد سپس شما را میمیراند و بار دیگر شما را زنده میکند، سپس به سوی او باز گردانده میشوید.
۲۹- او خداییست که همۀ آنچه را از نعمتها در زمین وجود دارد برای شما آفرید سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چیز آگاه است.
۳۰- به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشینی قرار خواهم داد، فرشتگان گفتند پروردگارا آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟ زیرا موجودات زمینی دیگر که قبل از این آدم وجود داشتند نیز به فساد و خونریزی آلوده شدهاند، اگر هدف از آفرینش این انسان عبادت است ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم و تو را تقدیس میکنیم، پروردگار فرمود من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.
۳۱- سپس علم اسماء، علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات را همگی به آدم آموخت بد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست میگویید اسامی اینها را به من خبر دهید.
۳۲- فرشتگان عرض کردند منزهی تو ما چیزی به جز آنچه به ما تعلیم دادهای نمیدانیم، تو دانا و حکیمی.
۳۳- فرمود: اِی آدم آنان را از اسامی این موجودات آگاه کن! هنگامی که آنان را آگاه کرد خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را میدانم و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید و آنچه را پنهان میداشتید.
۳۴- و یاد کن هنگامی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده و خضوع کنید! همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبر ورزید و از کافران شد.
۳۵- و گفتیم ای آدم تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمتهای آن از هر جا میخواهید گوارا بخورید اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد.
۳۶- پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند بیرون کرد و در این هنگام به آنها گفتیم همگی به زمین فرود آیید در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و وسیلۀ بهرهبرداری خواهد بود.
۳۷- سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آنها توبه کرد و خداوند توبۀ او را پذیرفت، چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است.
۳۸- گفتیم همگی از آن فرود آیید هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین شوند.
۳۹- و کسانی که کافر شدند و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.
۴۰- ای فرزندان اسرائیل نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید و به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بترسید.
۴۱- و به آنچه نازل کردهام (قرآن) ایمان بیاورید که نشانههای آن با آنچه در کتابهای شماست مطابقت دارد و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید و تنها از من بترسید.
۴۲- و حق را با باطل نیامیزید و حقیقت را با این که میدانید کتمان نکنید.
۴۳- و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و همراه رکوعکنندگان رکوع کنید.
۴۴- آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید اما خودتان را فراموش مینمایید با این که شما کتاب آسمانی را میخوانید، آیا نمیاندیشید.
۴۵- از صبر و نماز یاری جوئید و این کار جز برای خاشعانگران است.
۴۶- آنها کسانی هستند که میدانند دیدار کنندۀ پروردگار خویشند و به سوی او باز میگردند.
۴۷- ای بَنیاسرائیل نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم به خاطر بیاورید و نیز به یاد آورید که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم.
۴۸- و از روزی بترسید که کسی مجازات دیگری را نمیپذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته میشود، نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یاری میشود.
۴۹- و نیز به یاد آورید آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایی بخشیدیم که همواره شما را به بدترین صورت آزار میدادند، پسران شما را سر میبریدند و زنان شما را برای کنیزی زنده نگه میداشتند و در اینها آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.
۵۰- و به خاطر بیاورید هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق ساختیم در حالی که شما تماشا میکردید.
۵۱- و به یاد آورید هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم و او برای گرفتن فرمانهای الهی به میعادگاه آمد سپس شما گوساله را بعد از او معبود خود انتخاب نمودید در حالی که ستمکار بودید.
۵۲- سپس شما را بعد از آن بخشیدیم شاید شُکر این نعمت را به جا آورید.
۵۳- و نیز به خاطر آورید هنگامی را که به موسی کتاب و وسیلۀ تشخیص حق از باطل را دادیم تا هدایت شوید.
۵۴- و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من شما با انتخاب گوساله به خود ستم کردید پس توبه کنید و به سوی خالق خود بازگردید و خود را به قتل رسانید این کار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است سپس خداوند توبۀ شما را پذیرفت زیرا که او توبهپذیر و رحیم است.
۵۵- و نیز به یاد آورید هنگامی را که گفتید ای موسی ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر این که خدا را آشکارا با چشم خود ببینیم پس صاعقه شما را گرفت در حالی که تماشا میکردید.
۵۶- سپس شما را پس از مرگتان حیات بخشیدیم شاید شُکر نعمت او را به جا آورید.
۵۷- و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم و مَن شیرۀ مخصوص و لذیذ درختان و سلوا مرغان مخصوص شبیه کبوتر را بر شما فرستادیم و گفتیم از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید ولی شما کفران کردید، آنها به ما ستم نکردند بلکه به خود ستم مینمودند.
۵۸- و به خاطر بیاورید زمانی را که گفتیم در این شهر بیتالمقدس وارد شوید و از نعمتهای فراوان از هر جا میخواهید بخورید و از در معبد بیتالمقدس با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید خداوندا گناهان ما را بریز تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.
۵۹- اما افراد ستمگر این سخن را که به آنها گفته شده بود تغییر دادند لذا بر ستمگران در برابر این نافرمانی عذابی از آسمان فرستادیم.
۶۰- و به یاد آورید زمانی را که موسی برای قوم خویش آب طلبید به او دستور دادیم عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن ناگاه دوازده چشمۀ آب از آن جوشید آن گونه که هر یک از طوایف دوازدهگانه بنیاسرائیل چشمۀ مخصوص خود را میشناختند و گفتیم از روزیهای الهی بخورید و بیاشامید و در زمین فساد نکنید.
۶۱- و نیز به خاطر بیاورید زمانی را که گفتید ای موسی هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش برای ما فراهم سازد، موسی گفت: آیا غذای پَستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟ درشهری فرود آئید زیرا هر چه خواستید در آنجا برای شما هست و مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند چرا که آنان نسبت به آیات الهی کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.
۶۲- کسانی که به پیامبر اسلام ایمان آوردند و کسانی که به آیین یهود گرویدند و نصارا و سابعان پیروان یحیی هرگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست.
۶۳- و به یاد آورید زمانی را که از شما پیمان گرفتیم و کوه تور را بالای سر شما قرار دادیم و به شما گفتیم آنچه را از آیات و دستورهای خداوند به شما دادهایم با قدرت بگیرید و آنچه را در آن است به یاد داشته باشید و به آن عمل کنید شاید پرهیزگار شوید.
۶۴- سپس شما پس از این رویگردان شُدید و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود از زیانکاران بودید.
۶۵- به طور قطع از حال کسانی از شما که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند آگاه شدهاید ما به آنها گفتیم به صورت بوزینههایی ترد شده درآئید.
۶۶- ما این کیفر را درس عبرتی برای مردم آن زمان و نسلهای بعد از آنان و پند و اندرزی برای پرهیزگاران قرار دادیم.
۶۷- و به یاد آورید هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور میدهد ماده گاوی را ذبح کنید و قطعهای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد، گفتند آیا ما را مسخره میکنی؟ موسی گفت به خدا پناه میبرم از این که از جاهلان باشم.
۶۸- گفتند پس از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند این ماده گاو چگونه ماده گاوی باشد گفت: خداوند میفرماید: ماده گاویست که نه پییر و از کار افتاده باشد و نه بکر و جوان، بلکه میان این دو باشد آنچه به شما دستور داده شده هرچه زودتر انجام دهید.
۶۹- گفتند از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد گفت: میگوید گاوی باشد زرد یکدست که بینندگان را شاد و مسرور سازد.
۷۰- گفتند از خدایت بخواه برای ما روشن کند که چگونه گاوی باید باشد زیرا این گاو برای ما مبهم شده و اگر خدا بخواهد ما هدایت خواهیم شد.
۷۱- گفت: خداوند میفرماید گاوی باشد که نه برای شخم زدن رام شده، نه برای زراعت آبکشی کند از هر عیبی برکنار باشد و حتی هیچگونه رنگ دیگری در آن نباشد گفتند الآن حق مطلب را آوردی سپس چنان گاوی را پیدا کردند و آن را سر بریدند ولی مایل نبودند این کار را انجام دهند.
۷۲- و به یاد آورید هنگامی را که فردی را به قتل رساندید سپس در مورد قاتل او به نزاع پرداختید و خداوند آنچه را مخفی میداشتید آشکار میسازد.
۷۳- سپس گفتیم قسمتی از گاو را به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل را معرفی کند خداوند اینگونه مردگان را زنده میکند و آیات خود را به شما نشان میدهد شاید اندیشه کنید.
۷۴- سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ یا سختتر چرا که پارهای از سنگها میشکافد و از آن نهرها جاری میشود و پارهای از آنها شکاف برمیدارد و آب از آن تراوش میکند و پارهای از خوف خدا از فراز کوه به زیر میافتد اما دلهای شما نه از خوف خدا میطپد و نه سرچشمۀ علم و دانش و عواطف انسانیست و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
۷۵- آیا انتظار دارید به آیین شما ایمان بیاورند با این که عدهای از آنان سخنان خدا را میشنیدند و پس از فهمیدن آن را تحریف میکردند در حالی که علم و اطلاع داشتند.
۷۶- و هنگامی که مؤمنان را ملاقات کنند میگویند ایمان آوردهایم ولی هنگامی که با یکدیگر خلوت میکنند میگویند چرا مطالبی را که خداوند دربارۀ صفات پیامبر اسلام برای شما بیان کرد به مسلمانان بازگو میکنید تا روز رستاخیز در پیشگاه خدا بر ضد شما به آن استدلال کنند آیا نمیفهمید.
۷۷- آیا اینها نمیدانند خداوند آنچه را پنهان میدارند یا آشکار میکنند، میداند؟ .
۷۸- و پارهای از آنان عوامانی هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمیدانند و تنها به پندارهایشان دلبستهاند.
۷۹- پس وای بر آنها که نوشتهای با دست خود مینویسند سپس میگویند این از طرف خداست تا آن را به بهای کمی بفروشند، پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست میآورند.
۸۰- و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید بگو آیا پیمانی از خدا گرفتهاید و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمیورزد یا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت میدهید؟ .
۸۱- آری کسانی که مرتکب گناه شوند و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند.
۸۲- و آنها که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند آنان اهل بهشتاند و همیشه در آن خواهند ماند.
۸۳- و به یاد آورید زمانی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به مردم نیک بگویید و نماز را برپا دارید و زکات بدهید سپس با این که پیمان بسته بودید همۀ شما جز عدۀ کمی سرپیچی کردید و از وفای به پیمان خود رویگردان شُدید.
۸۴- و هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید سپس شما اقرار کردید و بر این پیمان گواه بودید.
۸۵- اما این شما هستید که یکدیگر را میکُشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید و در این گناه و تجاوز به یکدیگر کمک مینمائید در حالی که اگر بعضی از آنان به صورت اسیران نزد شما آیند فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید با این که بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان میآورید و به بعضی کافر میشوید؟ برای کسی از شما که این عمل تبعیض در میان احکام و قوانین الهی را انجام دهد جز رسوایی در این جهان چیزی نخواهد بود و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار میشوند و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست.
۸۶- اینها همان کسانند که آخرت را به زندگی دنیا فروختهاند از این رو عذاب آنها تخفیف داده نمیشود و کسی آنها را یاری نخواهد کرد.
۸۷- ما به موسی کتاب تورات دادیم و بعد از او پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم و بع عیسیابنمریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیلۀ روحالقدس تأیید کردیم آیا چنین نیست که هر زمان پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد در برابر او تکبر کردید پس عدهای را تکذیب کرده و جمعی را به قتل رساندید.
۸۸- و آنها از روی استهزاء گفتند دلهای ما در غلاف است خداوند آنها را به خاطر کفرشان از رحمت خود دور ساخته و کمتر ایمان میآورند.
۸۹- و هنگامی که از طرف خداوند کتابی برای آنها آمد که موافق نشانههایی بود که با خود داشتند و پیش از این به خود نوید پیروزی بر کافران میدادند با این همه هنگامی که این کتاب و پیامبری را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد به او کافر شدند، لعنت خدا بر کافران باد.
۹۰- ولی آنها در مقابل بهای بدی خود را فروختند که به ناروا به آیاتی که خدا فرستاده بود کافر شدند و معترض بودند چرا خداوند به فضل خویش بر هر کس از بندگانش بخواهد آیات خود را نازل میکند از این رو به خشمی بعد از خشمی گرفتار شدند و برای کافران مجازاتی خوار کننده است.
۹۱- و هنگامی که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل فرموده ایمان بیاورید میگویند ما به چیزی ایمان میآوریم که بر خود ما نازل شده است و به غیر آن کافر میشوند در حالی که حق است و آیاتی را که بر آنها نازل شده تصدیق میکنند، بگو اگر راست میگویید و به آیاتی که بر خودتان نازل شده ایمان دارید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل میرساندید؟ .
۹۲- و نیز موسی آن همه معجزات را برای شما آورد و شما پس از غیبت او گوساله را انتخاب کردید در حالی که ستمگر بودید.
۹۳- و به یاد آورید زمانی را که از شما پیمان گرفتیم و کوه تور را بالای سر شما بر افراشتیم و گفتیم این دستوراتی ک را که به شما دادهایم محکم بگیرید و درست بشنوید، آنها گفتند شنیدیم ولی مخالفت کردید و دلهای آنها بر اثر کفرشان با محبت گوساله آمیخته شد، بگو ایمان شما چه فرمان بدی به شما میدهد اگر ایمان دارید.
۹۴- بگو اگر همچنان که مدعی هستید سرای آخرت در نزد خدا مخصوص شماست و نه سایر مردم پس آرزوی مرگ کنید اگر راست میگویید؟ .
۹۵- ولی آنها به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادهاند هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد و خداوند از ستمگران آگاه است.
۹۶- و آنها را حریصترین مردم حتی حریصتر از مشرکان بر زندگی خواهی یافت تا آنجا که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود در حالی که این عمر طولانی او را از کیفر الهی باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.
۹۷- آنها میگویند چون فرشتهای که وحی را بر تو نازل میکند جبرئیل است و ما با جبرئیل دشمن هستیم به تو ایمان نمیآوریم، بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد در حقیقت دشمن خداست چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.
۹۸- کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد کافر است و خداوند دشمن کافران است.
۹۹- ما نشانههای روشنی برای تو فرستادیم و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمیورزد.
۱۰۰- و آیا چنین نیست که هر بار آنها (یهود) پیمانی با خدا و پیامبر بستند جمعی از ایشان آن را دور افکندند و مخالفت کردند؟ آری بیشتر آنان ایمان نمیآورند.
۱۰۱- و هنگامی که فرستادهای از سوی خدا به سراغشان آمد و با نشانههایی که نزد آنها بود مطابقت داشت جمعی از آنان که به آنها کتاب آسمانی داده شده بود کتاب خدا را پشت سر افکندند گویی هیچ از آن خبر ندارند.
۱۰۲- و یهود از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند پیروی کردند سلیمان هرگز کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سِحر آموختند و نیز یهود از آنچه بر دو فرشتۀ بابل هاروت و ماروت نازل شد پیروی کردند و به هیچ کس چیزی یاد نمیدادند مگر این که از پیش به او میگفتند ما وسیلۀ آزمایشیم کافر نشو ولی آنها از آن دو فرشته مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیلۀ آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ولی هیچگاه نمیتوانند بدون اجازۀ خداوند به انسانی زیان برسانند آنها قسمتهایی را فرا میگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفعی نمیداد و مسلماً میدانستند هرکسی خریدار این گونه متاع باشد در آخرت بهرهای نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر میدانستند.
۱۰۳- و اگر آنها ایمان میآوردند و پرهیزکاری پیشه میکردند پاداشی که نزد خداست برای آنان بهتر بود اگر آگاهی داشتند.
۱۰۴- اِی افراد با ایمان نگویید «راعِنا» بلکه بگویید: «انْظُرْنا» زیرا کلمۀ اول هم به معنی ما را مهلت بده و هم به معنی ما را تحمیق کن میباشد و دستاویزی برای دشمنان است و آنچه به شما دستور داده میشود بشنوید و برای کافران و استهزاکنندگان عذاب دردناکی است.
۱۰۵- کافران اهل کتاب و همچنین مشرکان دوست ندارند که از سوی خداوند خیر و برکتی بر شما نازل گردد، در حالی که خداوند رحمت خود را به هرکس بخواهد اختصاص میدهد و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
۱۰۶- هر حکمی را نَسخ کنیم یا نَسخ آن را به تأخیر اندازیم بهتر از آن یا همانند آن را میآوریم آیا نمیدانستی که خداوند بر هر چیز تواناست؟ .
۱۰۷- آیا نمیدانستی که حکومت آسمانها و زمین از آن خداست و جز خدا ولی و یاوری برای شما نیست.
۱۰۸- آیا میخواهید از پیامبر خود همان تقاضای نامعقولی را بکنید که پیش از این از موسی کردند؟ کسی که کفر را به جای ایمان بپذیرد از راه مستقیم گمراه شده است.
۱۰۹- بسیاری از اهل کتاب از روی حسد که در وجود آنها ریشه دوانده آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان به حال کفر بازگردانند با این که حق برای آنها کاملاً روشن شده است شما آنها را کاملاً عفو کنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش را بفرستد خداوند بر هر چیز تواناست.
۱۱۰- و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و هر کار خیری را برای خود از پیش میفرستید آن را نزد خدا خواهید یافت خداوند به اعمال شما بیناست.
۱۱۱- آنها گفتند هیچکس جز یهود یا نصارا هرگز داخل بهشت نخواهد شد این آرزوی آنهاست بگو اگر راست میگویید دلیل خود را بیاورید.
۱۱۲- آری کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.
۱۱۳- یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی نزد خدا ندارند و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند، در حالی که هر دو دسته کتاب آسمانی را میخوانند، افراد نادان دیگر همچون مشرکان نیز سخنی همانند سخن آنها داشتند، خداوند روز قیامت دربارۀ آنچه در آن اختلاف داشتند داوری میکند.
۱۱۴- کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود، شایسته نیست آنان جز با ترس و وحشت وارد این کانونهای عبادت شوند، بهرۀ آنها در دنیا فقط رسوایی است و در آخرت عذاب عظیم الهی.
۱۱۵- مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنی خدا آنجاست، خداوند بینیاز و داناست.
۱۱۶- و یهود و نصارا و مشرکان گفتند: خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است، منزه است او بلکه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او خاضعاند.
۱۱۷- هستی بخش آسمانها و زمین است و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند تنها میگوید موجود باش و آن فوری موجود میشود.
۱۱۸- افراد ناآگاه گفتند: چرا خدا با ما سخن نمیگوید؟ و یا چرا آیه و نشانهای برای خود ما نمیآید؟ پیشینیان آنها نیز همین گونه سخن میگفتند دلها و افکارشان مشابه یکدیگر است ولی ما به اندازۀ کافی آیات و نشانهها را برای اهل یقین روشن ساختهایم.
۱۱۹- ما تو را به حق برای بشارت و بیم دادن مردم جهان فرستادیم و تو مسئول گمراهی دوزخیان پس از ابلاغ رسالت نیستی.
۱۲۰- هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا به طور کامل تسلیم خواستههای آنان شوی و از آیین تحریف یافتۀ آنان پیروی کنی، بگو هدایت الهی تنها هدایت است و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی بعد از آن که آگاه شدهای هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
۱۲۱- کسانی که کتاب آسمانی به آنها دادهایم آن را چنانچه شایستۀ آن است میخوانند، آنها به پیامبر اسلام ایمان میآورند و کسانی که به او کافر شوند زیانکارند.
۱۲۲- اِی بنیاسرائیل نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید و نیز به خاطر آورید که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم.
۱۲۳- از روزی بترسید که هیچکس از دیگری دفاع نمیکند و هیچگونه عوضی از او قبول نمیشود و شفاعت او را سود نمیدهد و از هیچ سویی یاری نمیشوند.
۱۲۴- به خاطر آورید هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهدۀ این آزمایشها بر آمد، خداوند به او فرمود من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد از دودمان من امامانی قرار بده، خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایستۀ این مقامند.
۱۲۵- و به خاطر بیاورید هنگامی که خانۀ کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم و برای تجدید خاطره از مقام ابراهیم عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانۀ مرا برای طوافکنندگان و مجاوران و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان پاک و پاکیزه کنید.
۱۲۶- و به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم عرض کرد پروردگارا این سرزمین را شهر امنی قرار ده و اهل آن را، آنها که به خدا و روز بازپسین ایمان آوردهاند از ثمرات گوناگون روزی ده، گفت: دعای تو را اجابت کردم و مؤمنان را از انواع برکات بهرهمند ساختم اما به آنها که کافر شدند بهرۀ کمی خواهم داد، سپس آنها را به عذاب آتش میکشانم و چه بد سرانجامیست.
۱۲۷- و نیز به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانۀ کعبه را بالا میبردند و میگفتند پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی.
۱۲۸- پروردگارا ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتی که تسلیم فرمانت باشند به وجودآور و طرز عبادتمان را به ما نشان ده، توبۀ ما را بپذیر که تو توبهپذیر و مهربانی.
۱۲۹- پروردگارا در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را برای آنان بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند زیرا تو توانا و حکیمی و بر این کار قادری.
۱۳۰- جز افراد سفیه و نادان چه کسی از آیین ابراهیم با آن پاکی و بخشندگی رویگردان خواهد شد، ما او را در این جهان برگزیدیم و او در جهان دیگر از صالحان است.
۱۳۱- در آن هنگام که پروردگارش به او گفت : اسلام بیاور و در برابر حق تسلیم باش! او فرمان پروردگار را از جان و دل پذیرفت و گفت در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
۱۳۲- و ابراهیم و یعقوب در واپسین لحظات عمر فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند، فرزندان من خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز به آیین اسلام از دنیا نروید.
۱۳۳- آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید شما حاضر بودید؟ در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را و ما در برابر او تسلیم هستیم.
۱۳۴- آنها اُمتی بودند که درگذشتند، اعمال آنان مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شماست و شما هیچگاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود.
۱۳۵- اهل کتاب گفتند: یهودی یا مسیحی شوید تا هدایت یابید، بگو این آیینهای تحریف شده هرگز نمیتواند موجب هدایت گردد بلکه از آیین خالص ابراهیم پیروی کنید و او هرگز از مشرکان نبود.
۱۳۶- بگویید ما به خدا ایمان آوردهایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید و همچنین آنچه به موسی و عیسی و پیامبران دیگر از طرف پروردگارشان داده شده است و در میان هیچیک از آنها جدایی قائل نمیشویم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم.
۱۳۷- اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آوردهاید ایمان بیاورند هدایتیافتهاند و اگر سرپیچی کنند از حق جدا شدهاند و خداوند شر آنها را از تو دفع میکند و او شنونده و داناست.
۱۳۸- رنگ خدایی بپذیرید، رنگ ایمان و توحید و اسلام و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است و ما تنها او را عبادت میکنیم.
۱۳۹- بگو آیا دربارۀ خداوند با ما مهاجه میکنید در حالی که او پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست ما او را با اخلاص پرستش میکنیم.
۱۴۰- یا میگویید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط یهودی و نصرانی بودند بگو شما بهتر میدانید یا خدا و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست کتمان میکند و خدا از اعمال شما غافل نیست.
۱۴۱- آنها امتی بودند که در گذشتند، آنچه کردند برای خودشان است و آنچه را هم شما کردهاید برای خودتان است، شما مسئول اعمال آنها نیستید.
۱۴۲- به زودی سَبک مغزان از مردم میگویند چه چیز آنها را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو مشرق و مغرب از آن خداست، خدا هرکس را بخواهد به راه راست هدایت میکند.
۱۴۳- همانگونه که شما را نیز امت میانهای قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد و ما آن قبلهای را که قبلاً بر آن بودی تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند از آنها که به عقب باز میگردند مشخص شوند و مسلماً این حکم جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود و خدا هرگز ایمان شما را ضایع نمیگرداند زیرا خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است.
۱۴۴- نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان میبینیم، اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی باز میگردانیم پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن و هر جا باشید روی خود را به سوی آن بگردانید و کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده به خوبی میدانند این فرمان حقی است که از ناحیۀ پروردگارشان صادر شده و خداوند از اعمال آنها غافل نیست.
۱۴۵- سوگند که اگر برای اهل کتاب هرگونه آیه و نشانه و دلیلی بیاوری از قبلۀ تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز هیچگاه از قبلۀ آنان پیروی نخواهی نمود و حتی هیچیک از آنها پیروی از قبلۀ دیگری نخواهند کرد و اگر تو پس از این آگاهی مطابعت هوسهای آنها کنی مسلماً از ستمگران خواهی بود.
۱۴۶- کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادهایم او (پیامبر را) همچون فرزندان خود میشناسند ولی جمعی از آنان حق را آگاهانه کتمان میکنند.
۱۴۷- این فرمان تغییر قبله حکم حقی از طرف پروردگار توست بنابراین هرگز از تردیدکنندگان در آن مباش.
۱۴۸- هر طایفهای قبلهای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است، در نیکیها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جوئید هرجا باشید خداوند همۀ شما را حاضر میکند زیرا او بر هر کاری تواناست.
۱۴۹- از هرجا خارج شُدی به هنگام نماز روی خود را به جانب مسجدالحرام کن، این دستور حقی از طرف پروردگار توست و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست.
۱۵۰- و از هرجا خارج شدی روی خود را به جانب مسجدالحرام کن و هرجا بودید روی خود را به سوی آن کنید تا مردم جز ظالمان دلیلی بر ضد شما نداشته باشند از آنها نترسید و تنها از من بترسید این تغییر قبله به خاطر آن بود که نعمت خود را بر شما تمام کنم شاید هدایت شوید.
۱۵۱- همان گونه که با تغییر قبله نعمت خود را بر شما کامل کردیم رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد دهد.
۱۵۲- پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم و شُکر مرا گویید و در برابر نعمتهایم کفران نکنید.
۱۵۳- اِی افرادی که ایمان آوردهاید از صبر و استقامت و نماز کمک بگیرید زیرا خداوند با صابران است.
۱۵۴- و به آنها که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنان زندهاند ولی شما نمیفهمید.
۱۵۵- قطعاً همۀ شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامتکنندگان.
۱۵۶- آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان میرسد میگویند ما از آن خدائیم و به سوی او باز میگردیم.
۱۵۷- اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایتیافتگان.
۱۵۸- صفا و مروه از شعائر خداست بنابراین کسانی که حج خانۀ خدا و یا عمره انجام میدهند مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند خداوند در برابر عمل او شکرگزار و آگاه است.
۱۵۹- کسانی که دلایل روشن و وسیلۀ هدایتی را که نازل کردهایم بعد از آن که در کتاب برای مردم بیان نمودیم کتمان کنند خدا آنها را لعنت میکند و همۀ لعنکنندگان نیز آنها را لعن میکنند.
۱۶۰- مگر آنها که توبه و بازگشت کردند و اعمال بد خود را با اعمال نیک اصلاح نمودند و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند من توبه آنها را میپذیرم که من توبهپذیر و مهربانم.
۱۶۱- کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند لعنت خداوند و فرشتگان و همۀ مردم بر آنها خواهد بود.
۱۶۲- همیشه در آن باقی میمانند نه در عذاب آنان تخفیف داده میشود و نه مهلتی خواهند داشت.
۱۶۳- و خدای شما خداوند یگانه ایست که غیر از او معبودی نیست، اوست بخشنده و مهربان و دارای رحمت عام و خاص.
۱۶۴- در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتیهایی که در دریا به سوی مردم در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و همچنین در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند نشانه هاییست برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند.
۱۶۵- بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند و آنها را همچون خدا دوست میدارند اما آنها که ایمان دارند عشقشان به خدا شدیدتر است و آنها که ستم کردند هنگامی که عذاب الهی را مشاهده کنند خواهند دانست که تمام قدرت از آن خداست و خدا دارای مجازات شدید است.
۱۶۶- در آن هنگام رهبران گمراه و گمراهکننده از پیروان خود بیزاری میجویند و کیفر خدا را مشاهده میکنند و دستشان از همه جا کوتاه میشود.
۱۶۷- و در این هنگام پیروان میگویند کاش بار دیگر به دنیا برمیگشتیم تا از آنها (پیشوایان گمراه) بیزاری جوئیم آنچنان که آنان امروز از ما بیزاری جُستند آری خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرتزایی به آنان نشان میدهد و هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد.
۱۶۸- اِی مردم از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید چه این که او دشمن آشکار شماست.
۱۶۹- او شما را فقط به بدیها و کار زشت فرمان میدهد و نیز دستور میدهد آنچه را که نمیدانید به خدا نسبت دهید.
۱۷۰- و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید میگویند نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینمائیم آیا اگر پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند باز از آنها پیروی خواهند کرد.
۱۷۱- مَثَل تو در دعوت کافران به سان کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر صدا میزند ولی آنها چیزی جز صر و صدا نمیشنوند و حفیقت و گفتار او را درک نمیکنند این کافران در واقع کر و لال و نابینا هستند از این رو چیزی نمیفهمند.
۱۷۲- اِی کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و شُکر خدا را به جا آورید اگر او را پرستش میکنید.
۱۷۳- خداوند تنها گوشت مُردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود حرام کرده است ولی آن کس که مجبور شود در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست خداوند آمرزنده و مهربان است.
۱۷۴- کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده و آن را به بهای کمی میفروشند آنها جز آتش چیزی نمیخورند و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و آنان را پاکیزه نمیکند و برای آنها عذاب دردناکی است.
۱۷۵- اینان همانهایی هستند که گمراهی را با هدایت و عذاب را با آمرزش مبادله کردهاند راستی چقدر در برابر عذاب خداوند شکیبا هستند.
۱۷۶- اینها به خاطر آن است که خداوند کتاب آسمانی را به حق نازل کرده و به آنها که در آن اختلاف میکنند در شکاف عمیقی قرار دارد.
۱۷۷- نیکی تنها این نیست که به هنگام نماز روی خود را به سوی مشرق و یا مغرب کنید، بلکه نیکی و نیکوکار کسی است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده و مال خود را با همۀ علایقی که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق میکند، نماز را برپا میدارد و زکات را میپردازد و همچنین کسانی که به عهد خود به هنگامی که عهد بستند وفا میکنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ استقامت به خرج میدهند اینها کسانی هستند که راست میگویند و اینها هستند پرهیزگاران.
۱۷۸- اِی افرادی که ایمان آوردهاید حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده و زن در برابر زن پس اگر کسی از سوی برادر دینی خود چیزی به او بخشیده شود و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد باید از راه پسندیده پیروی کند و صاحب خون حال پرداخت کنندۀ دیه را در نظر بگیرد و او(قاتل) نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد و در آن مسامحه نکند این تخفیف و رحمتی است از ناحیۀ پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت.
۱۷۹- و برای شما در قصاص حیات و زندگی است اِی صاحبان خرد شاید شما تقوا پیشه کنید.
۱۸۰- بر شما نوشته شده هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته وصیت کند این حقی است بر پرهیزگاران.
۱۸۱- پس کسانی که بعد از شنیدنش آن را تغییر دهند گناه آن تنها بر کسانی است که آن وصیت را تغییر میدهند، خداوند شنوا و داناست.
۱۸۲- و کسی که از انحراف وصیت کننده و تمایل یک جانبۀ او به بعضی ورثه یا از گناه او که مبادا وصیت به کار خلافی کند، بترسد و میان آنها را اصلاح دهد گناهی بر او نیست و مشمول حکم تبدیل وصیت نمیباشد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
۱۸۳- اِی افرادی که ایمان آوردهاید روزه بر شما نوشته شده همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزگار شوید.
۱۸۴- چند روز معدودی را باید روزه بدارید و هرکس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را روزه بدارد و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت فرساست همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان لازم است کفاره بدهد مسکیینی را اطعام کنند و کسی که کار خیری انجام دهد برای او بهتر است و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
۱۸۵- روزه در چند روز معدود ماه رمضان است، ماهی که قرآن برای راهنمایی مردم و نشانههای هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده است پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حذر باشد روزه بدارد و آن کس که بیمار یا در سفر است روزهای دیگری را به جای آن روزه بگیرد خداوند راحتی شما را میخواهد نه زحمت شما را، هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر این که شما را هدایت کرده بزرگ بِشمُرید باشد که شُکرگزاری کنید.
۱۸۶- و هنگامی که بندگان من از تو دربارۀ من سؤال کنند بگو من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند پاسخ میگویم پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند و به مقصد برسند.
۱۸۷- آمیزش جنسی با همسرانتان در شب روزهایی که روزه میگیرید حلال است، آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها، هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید، خداوند میدانست که شما به خود خیانت میکردید و این کار ممنوع را انجام میدادید پس توبۀ شما را پذیرفت و شما را بخشید اکنون با آنها آمیزش کنید و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته طلب نمایید و بخورید و بیاشامید تا رشتۀ سپید صبح از رشتۀ سیاه شب برای شما آشکار گردد سپس روزه را تا شب تکمیل کنید و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداتههاید با زنان آمیزش نکنید این مرزهای الهی است پس به آن نزدیک نشوید خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن میسازد باشد که پرهیزگار گردند.
۱۸۸- و اموال یکدیگر را به باطل و ناحق در میان خود نخورید و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه قسمتی از آن را به عنوان رشوه به قضات ندهید در حالی که میدانید این کار گناه است.
۱۸۹- دربارۀ هلالهای ماه از تو سؤال میکنند بگو آنها بیان اوقات و تقویم طبیعی برای نظام زندگی مردم و تعیین وقت حج است، کار نیک آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید و از در خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید تا رستگار گردید.
۱۹۰- و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدیکنندگان را دوست نمیدارد.
۱۹۱- و آنها را (بتپرستانی که از هیچگونه جنایتی ابا ندارند) هر کجا یافتید به قتل برسانید و از آنجا که شما را بیرون ساختند آنها را بیرون کنید و فتنه و بتپرستی از کشتار هم بدتر است و با آنها در نزد مسجدالحرام در منطقۀ حرم جنگ نکنید مگر این که در آنجا با شما بجنگند پس اگر در آنجا با شما پیکار کردند آنها را به قتل برسانید چنین است جزای کافران.
۱۹۲- و اگر خودداری کردند خداوند آمرزنده و مهربان است.
۱۹۳- و با آنها پیکار کنید تا فتنه باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد پس اگر دست برداشتند مزاحم آنها نشوید زیرا تعدی جز بر ستمکاران روا نیست.
۱۹۴- ماه حرام در برابر ماه حرام و تمام حرامها قابل قصاصند و به طور کلی هرکس به شما تجاوز کرد همانند آن بر او تعدی کنید و از خدا بپرهیزید و زیادهرَوی ننمایید و بدانید خدا با پرهیزگاران است.
۱۹۵- و در راه خدا انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
۱۹۶- و حج عمره را برای خدا به اتمام برسانید و اگر محصور شُدید و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری اجازه نداد که پس از احرام بستن وارد مکه شوید آنچه از قربانی فراهم شود ذبح کنید و از احرام خارج شوید و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود و اگر کسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت و ناچار بود سر خود را بتراشد باید فدیه و کفارهای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد و هنگامی که از بیماری و دشمن در امان بودید هر کس با ختم عمره حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است ذبح کند و هر که نیافت سه روز در ایام حج و هفت روز هنگامی کهباز میگردید روزه بدارد این ده روز کامل است البته این برای کسی است که خانوادۀ او نزد مسجدالحرام نباشد و از خدا بپرهیزید و بدانید که او سخت کیفر است.
۱۹۷- حج در ماههای معینی است و کسانی که با بستن احرام و شروع به مناسک حج، حج را بر خود فرض کردهاند باید بدانند که در حج آمیزش جنسی با زنان و گناه و جدال نیست و آنچه از کارهای نیک انجام دهید خدا آن را میداند و زاد و توشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزگاری است از من بپرهیزید اِی خردمندان.
۱۹۸- گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان از منافع اقتصادی در ایام حج طلب کنید و هنگامی که از عرفات کوچ کردید خدا را نزد مشعرالحرام یاد کنید او را یاد کنید همانطور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این از گمراهان بودید.
۱۹۹- سپس از همانجا مردم کوچ میکنند به سوی سرزمین مِنا کوچ کنید و از خداوند آمرزش بطلبید که خدا آمرزندۀ مهربان است.
۲۰۰- و هنگامی که مناسک حج خود را انجام دادید خدا را یاد کنید همانند یادآوری از پدرانتان بلکه از آن هم بیشتر، در این مراسم مردم دو گروهند بعضی از مردم میگویند خداوندا به ما در دنیا نیکی عطا کن ولی در آخرت بهرهای ندارند.
۲۰۱- و بعضی میگویند پروردگارا به ما در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی مرحمتفرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار.
۲۰۲- آنها از کار و دعای خود نصیب و بهرهای دارند و خداوند سریعالحساب است.
۲۰۳- و خدا را در روزهای معینی یاد کنید روزهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذی حجه و هرکس شتاب کند و ذکر خدا را در دو روز انجام دهد گناهی بر او نیست و هر که تأخیر کند و سه روز انجام دهد نیز گناهی بر او نیست برای کسی که تقوا پیشه کند و از خدا بپرهیزید و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد.
۲۰۴- و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایۀ اعجاب تو میشوند در ظاهر اظهار محبت شدید میکنند و خودا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند این در حالیست که آنان سرسختترین دشمنانند.
۲۰۵- نشانۀ آن این است که هنگامی که روی برمیگردانند و از نزد تو خارج میشوند در راه فساد در زمین کوشش میکنند و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند با این که میدانند خدا فساد را دوست نمیدارد.
۲۰۶- و هنگامی که به آنها گفته شود از خدا بترسید لجاجت آنان بیشتر میشود و لجاجت و تعصب آنها را به گناه میکشاند، آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهیست.
۲۰۷- بعضی از مردم با ایمان و فداکار همچون علی (ع) در لَیلهُالمَبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر (ص) جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
۲۰۸- اِی کسانی که ایمان آوردهاید همگی در صلح و آشتی در آئید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست.
۲۰۹- و اگر بعد از این همه نشانههای روشن که برای شما آمده است لغزش کردید و گمراه شُدید بدانید که خداوند توانا و حکیم است.
۲۱۰- آیا پیروان فرمان شیطان پس از این همه نشانهها و برنامههای روشن انتظار دارند که خداوند و فرشتگان در سایههایی از ابرها به سوی آنان بیایند و دلایل تازهای در اختیارشان بگذارند با این که چنین چیزی محال است و همه چیز انجام شده و همۀ کارها به سوی خدا بازگردانده میشود.
۲۱۱- از بنیاسرائیل بپرس چه اندازه نشانههای روشن به آنها دادیم و کسی که نعمت خدا را پس از آن که به سراغش آمد تبدیل کند و در مسیر خلاف به کار گیرد گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد که خداوند سخت کیفر است.
۲۱۲- زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است از این رو افراد با ایمان را کهگاهی دستشان تهی است مسخره میکنند در حالی که پرهیزگاران در قیامت بالاتر از آنان هستند و خداوند هرکس را بخواهد بدون حساب روزی میدهد.
۲۱۳- مردم در آغاز یک دسته بودند خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند افراد با ایمان در آن اختلاف نکردند تنها گروهی از کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند و نشانههای روشن به آنها رسیده بود به خاطر انحراف ازحق و ستمگری در آن اختلاف کردند خداوند آنهایی را که ایمان آورده بودند به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود به فرمان خودش رهبری نمود و خدا هرکس را بخواهد به راه راست هدایت میکند.
۲۱۴- آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید بیآن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد هم آنان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید و آنچنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که با او ایمان آورده بودند گفتند پس یاری خدا کی خواهد آمد؟ در این هنگام تقاضای یاری از او کردند و به آنها گفته شد آگاه باشید یاری خدا نزدیک است.
۲۱۵- از تو سؤال میکنند چه چیز انفاق کنند بگو هر خیر و نیکی که انفاق میکنید باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و در ماندگان در راه باشد و هر کار خیری که انجام دهید خداوند از آن آگاه است.
۲۱۶- جهاد برای خدا بر شما مقرر شد در حالی که برایتان ناخوشایند است چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید حال آن که شر شما در آن است و خدا میداند و شما نمیدانید.
۲۱۷- از تو دربارۀ جنگ کردن در ماه حرام سؤال میکنند بگو جنگ در آن گناهی بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا و گرایش مردم به آیین حق و کفر ورزیدن نسبت به او و هرکه احترام مسجدالحرام و اخراج ساکنان آن نزد خداوند مهمتر از آن است و ایجاد فتنه حتی از قتل بالاتر است و مشرکان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از آیینتان بگردانند ولی کسی که از آیینش برگردد و در حال کفر بمیرد تمام اعمال نیک گذشتۀ او در دنیا و آخرت بر باد میرود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.
۲۱۸- کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
۲۱۹- دربارۀ شراب و قمار از تو سؤال میکنند بگو در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی از نظر مادی برای مردم در بر دارد ولی گناه آنها از نفعشان بیشتر است و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند بگو از مازاد نیازمندی خود، اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن میسازد شاید اندیشه کنید.
۲۲۰- تا اندیشه کنید دربارۀ دنیا و آخرت و از تو دربارۀ یتیمان سؤال میکنند بگو اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید مانعی ندارد آنها برادر دینی شما هستند و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید، خداوند مفسدان را از مصلحان باز میشناسد و اگر خدا بخواهد شما را به زحمت میاندازد و دستور میدهد در عین سرپرستی یتیمان زندگی و اموال آنها را به کلی از اموال خود جدا سازید ولی خداوند چنین نمیکند زیرا او توانا و حکیم است.
۲۲۱- و با زنان مشرک و بتپرست تا ایمان نیاوردهاند ازدواج نکنید، کنیز با ایمان از زن آزاد بتپرست بهتر است هرچند زیبایی یا ثروت یا موقعیت او شما را به شگفتی آورد و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست تا ایمان نیاوردهاند در نیاورید، یک غلام با ایمان از یک مرد آزاد بتپرست بهتر است هرچند مال و موقعیت و زیبایی او شما را به شگفتی آورد، آنها دعوت به سوی آتش میکنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مینماید و آیات خویش را برای مردم روشن میسازد شاید متذکر شوند.
۲۲۲- و از تو دربارۀ حیض سؤال میکنند بگو چیز زیانبار و آلودهای است از این رو در حالت قاعدگی از زنان کنارهگیری کنید و با آنها نزدیکی ننمایید تا پاک شوند و هنگامی که پاک شدند از طریقی که خدا به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید خداوند توبهکنندگان را دوست دارد و پاکان را نیز دوست دارد.
۲۲۳- زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس هر زمان که بخواهید میتوانید با آنها آمیزش کنید اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان بشارت ده.
۲۲۴- خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید و برای این که نیکی کنید و تقوا پیشه سازید و در میان مردم اصلاح کنید سوگند یاد ننمایید و خداوند شنوا و داناست.
۲۲۵- خداوند شما رابه خاطر سوگندهایی که بدون توجه یاد میکنید مؤاخذه نخواهد کرد اما به آنچه دلهای شما کسب کرده مؤاخذه میکند و خداوند آمرزنده و بردبار است.
۲۲۶- کسانی که زنان خود را ایلاء مینمایند، سوگند یاد میکنند که با آنها آمیزش جنسی ننمایند حق دارند چهار ماه انتظار بکشند اگر در این فرصت بازگشت کنند چیزی بر آنها نیست زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
۲۲۷- و اگر تصمیم به جدایی گرفتند خداوند شنوا و داناست.
۲۲۸- زنان مطلقه باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن انتظار بکشند و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده کتمان کنند و همسرانشان برای بازگرداندن آنها و از سر گرفتن زندگی زناشویی در این مدت از دیگران سزاوارترند، در صورتی که به راستی خواهان اصلاح باشند و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آنهاست حقوق شایستهای قرار داده شده و مردان بر آنان برتری دارند و خداوند توانا و حکیم است.
۲۲۹- طلاق دو مرتبه است و در هر مرتبه باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند و آشتی نماید یا با نیکی او را رها سازد و از او جدا شود و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید پس بگیرید مگر این که دو همسر بترسند که حدود الهی را برپا ندارند، اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند مانعی برای آنها نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد و طلاق بگیرد اینها حدود و مرزهای الهی است از آن تجاوز نکنید و هرکس از آن تجاوز کند ستمگر است.
۲۳۰- اگر بعد از دو طلاق و رجوع بار دیگر او را طلاق داد از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود مگر این که همسر دیگری انتخاب کند و با او آمیزش جنسی نماید در این صورت اگر همسر دوم او را طلاق گفت گناهی ندارد که بازگشت کنند و با همسر اول دوباره ازدواج نماید درصورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمارند اینها حدود الهی است که خدا آن را برای گروهی که آگاهند بیان مینماید.
۲۳۱- و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عده رسیدند یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید و آشتی کنید و یا به طرز پسندیدهای آنها را رها سازید و هیچگاه به خاطر زیان رساندن و تعدی کردن آنها را نگاه ندارید و کسی که چنین کند به خویشتن ستم کرده است و با این اعمال و سوءاستفاده از قوانین الهی آیات خدا را به استهزاء نگیرید و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده و شما را با آن پند میدهد و از خدا بپرهیزید و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است و از نیات کسانی که از قوانین او سوءاستفاده میکنند باخبر است.
۲۳۲- و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدۀ خود را به پایان رساندند مانع آنها نشوید که با همسران سابق خویش ازدواج کنند اگر در میان آنان به طرز پسندیدهای ترازی برقرار گردد این دستوری است که تنها افرادی از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارند از آن پند میگیرند و به آن عمل میکنند این دستور برای رشد خانوادههای شما مؤثرتر و برای شستن آلودگیها مفیدتر است و خدا میداند و شما نمیدانید.
۲۳۳- مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر میدهند اینبرای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته در مدت شیر دادن بپردازد حتی اگر طلاق گرفته باشد هیچ کس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست نه مادر به خاطر اختلاف با پدر حق ضرر زدن به کودک را دارد و نه پدر و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد و اگر آن دو با رضایت یکدیگر و مشورت بخواهند کودک را زودتر از شیر باز گیرند گناهی بر آنها نیست و اگر خواستید دایهای برای فرزندان خود بگیرید گناهی بر شما نیست به شرط این که حق گذشتۀ مادر را به طور شایسته بپردازید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید بیناست.
۲۳۴- و کسانی که از شما میمیرند و همسرانی باقی میگذارند باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند و عده نگه دارند و هنگامی که به آخر مدتشان رسیدند گناهی بر شما نیست که هرچه میخواهند دربارۀ خودشان به طور شایسته انجام دهند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند و خدا به آنچه عمل میکنید آگاه است.
۲۳۵- و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه از زنانی که همسرانشان مردهاند خواستگاری کنید و یا در دل تصمیم بر این کار بگیرید بدون این که آن را اظهار کنید خداوند میدانست شما به یاد آنها خواهید افتاد ولی پنهانی با آنها قرار زناشویی نگذارید مگر این که به طرز پسندیدهای به طور کنایه اظهار کنید ولی در هر حال اقدام به ازدواج ننمایید تا عدۀ آنها سر آید و بدانید خداوند آنچه را در دل دارید میداند از مخالفت او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است.
۲۳۶- اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی یا تعیین مهر به عللی طلاق دهید گناهی بر شما نیست و در این موقع آنها را با هدیهای مناسب بهرهمند سازید آن کس که توانایی دارد به اندازۀ توانائیش و آن کس که تنگدست است به اندازۀ خودش هدیهای شایسته بدهد و این بر نیکوکاران الزامی است.
۲۳۷- و اگر زنان را پیش از آن که با آنها تماس بگیرید و آمیزش جنسی کنید طلاق دهید در حالی که مهری برای آنان تعیین کردهاید لازم است نصف آنچه را تعیین کردهاید به آنها بدهید مگر این که آنها حق خود را ببخشند یا آن کس که گرۀ ازدواج به دست اوست آن را ببخشد و گذشت کردن شما و بخشیدن تمام مهر به آنها به پرهیزگاری نزدیکتر است و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.
۲۳۸- در انجام همه نمازها و بخصوص نماز وسطا(نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت برای خدا بپا خیزید.
۲۳۹- و اگر به خاطر جنگ یا خطر دیگری بترسید نماز را در حال پیاده یا سواره انجام دهید اما هنگامی که امنیت خود را باز یافتید خدا را یاد کنید همان گونه که خداوند چیزهایی را که نمیدانستید به شما تعلیم داد.
۲۴۰- و کسانی که از شما در آستانۀ مرگ قرار میگیرند و همسرانی از خود به جا میگذارند باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آنها را با پرداختن هزینۀ زندگی بهرهمند سازند به شرط این که آنها از خانۀ شوهر بیرون نروند و اقدام به ازدواج مجدد نکنند و اگر بیرون روند حقی در هزینه ندارند ولی گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه در بارۀ خود به طور شایسته انجام میدهند و خداوند توانا و حکیم است.
۲۴۱- و برای زنان مطلقه هدیۀ مناسبی لازم است که از طرف شوهر پرداخت گردد این حقی است بر مردان پرهیزگار.
۲۴۲- اینچنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد شاید اندیشه کنید.
۲۴۳- آیا ندیدید جمعیتی را که از ترس مرگ از خانههای خود فرار کردند و آنان هزارها نفر بودند خداوند به آنها گفت: بمیرید! سپس خدا آنها را زنده کرد، خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند ولی بیشتر مردم شُکر او را به جا نمیآورند.
۲۴۴- و در راه خدا پیکار کنید و بدانید خداوند شنوا و داناست.
۲۴۵- کیست که به خدا قرضالحسنهای دهد تا آن را برای او چندین برابر کند و خداوند است که روزی بندگان را محدود یا گسترده میسازد و به سوی او بازگردانده میشوید.
۲۴۶- آیا مشاهده نکردید جمعی از بنیاسرائیل را بعد از موسی که به پیامبر خود گفتند زمامدار و فرماندهی برای ما انتخاب کن تا زیر فرمان او در راه خدا پیکار کنیم پیامبر آنها گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود سرپیچی کنید و در راه خدا جهاد و پیکار نکنید گفتند چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم در حالی که از خانهها و فرزندانمان رانده شدهایم اما هنگامی که دستور پیکار به آنها داده شد جز عدۀ کمی از آنان همه سرپیچی کردند و خداوند از ستمکاران آگاه است.
۲۴۷- و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث کرده است گفتند چگونه او بر ما حکومت کند با این که ما از او شایستهتریم و او ثروت زیادی ندارد گفت: خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و قدرت جسم وسعت بخشیده است خداوند مُلکش را به هرکس بخواهد میبخشد و احسان خداوند وسیع است و از لیاقت افراد برای منصبها آگاه است.
۲۴۸- و پیامبرشان به آنها گفت نشانۀ حکومت او این است که صندوق عهد به سوی شما خواهد آمد همان صندوقی که در آن آرامشی از پروردگار شما و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد در حالی که فرشتگان آن را حمل میکنند، در این موضوع نشانهای روشن برای شماست اگر ایمان داشته باشید.
۲۴۹- و هنگامی که طالوت به فرماندهی لشکر بنیاسرائیل منصوب شد و سپاهیان را با خود بیرون برد به آنها گفت: خداوند شما را به وسیلۀ یک نهر آب آزمایش میکند آنها که از آن بنوشند از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود بیشتر از آن نخورند از من هستند پس جز عدۀ کمی همگی از آن آب نوشیدند سپس هنگامی که او و افرادی که با او ایمان آورده بودند و از بوتۀ آزمایش سالم به در آمدند از آن نهر گذشتند گفتند امروز ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد گفتند چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا بر گروههای عظیمی پیروز شدند و خداوند با صابران و استقامتکنندگان است.
۲۵۰- و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند پروردگارا پیمانۀ شکیبایی و استقامت را بر ما بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز بگردان.
۲۵۱- سپس به فرمان خدا آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند و داوود نوجوان نیرومند و شجاعی که در لشکر طالوت بود جالوت را کشت و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید و از آنچه میخواست به او تعلیم داد و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر دفع نمیکرد زمین را فساد فرا میگرفت ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد.
۲۵۲- اینها آیات خداست که به حق بر تو میخوانیم و تو از رسولان ما هستی.
۲۵۳- بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم برخی از آنها خدا با او سخن میگفت و بعضی را درجاتی برتر داد و به عیسی بن مریم نشانههای روشن دادیم و او را با روح القدس تأیید نمودیم و اگر خدا میخواست کسانی که بعد از آنها بودند پس از آن همه نشانههای روشن که برای آنها آمد جنگ و ستیز نمیکردند ولی این امتها بودند که با هم اختلاف کردند بعضی ایمان آوردند و بعضی کافر شدند اگر خدا میخواست با هم پیکار نمیکردند ولی خداوند آنچه را میخواهد از روی حکمت انجام میدهد.
۲۵۴- اِی کسانی که ایمان آوردهاید از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن نه خرید و فروش است و نه دوستی و نه شفاعت و کافران خود ستمگرند.
۲۵۵- هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانۀ زنده که قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر قائم به او هستند، هیچگاه خواب سَبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست که به نزد او جز به فرمان او شفاعت کند؟ آنچه را در پیش روی آنها و پشت سرشان است میداند و کسی از علم او آگاه نمیگردد جز به مقداری که او بخواهد، تخت حکومت او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگاهداری آن دو او را خسته نمیکند بلندی مقام و عظمت مخصوص اوست.
۲۵۶- در قبول دین اکراهی نیست زیرا راه درست از راه انحرافی روشن شده است بنابراین کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد به دستگیرۀ محکمی چنگ زده است که گسستن برای آن نیست و خداوند شنوا و داناست.
۲۵۷- خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها به سوی نور بیرون میبرد اما کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوتها هستند که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون میبرند آنها اهل آتشاند و همیشه در آن خواهند ماند.
۲۵۸- آیا ندیدی کسی که با ابراهیم دربارۀ پروردگارش مُهاجه و گفتگو کرد؟ زیرا خداوند به او حکومت داده بود، هنگامی که ابراهیم گفت خدای من آن کسی است که زنده میکند و میمیراند او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم ابراهیم گفت: خداوند خورشید را از افق مشرق میآورد، خورشید را از مغرب بیاور! در اینجا آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند.
۲۵۹- یا همانند کسی که از کنار یک آبادی ویران شده عبور کرد در حالی که دیوارهای آن به روی سقفها فرو ریخته بود و اجساد و استخوانهای اهل آن در هر سو پراکنده بود او با خود گفت چگونه خدا اینها را پس از مرگ زنده میکند؟ در این هنگام خدا او را یکصد سال میراند سپس زنده کرد و به او گفت چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز فرمود: نه بلکه یکصد سال درنگ کردی نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود که همراه داشتی با گذشت سالها هیچگونه تغییر نیافته است ولی به الاغ خود نگاه کن که چگونه از هم متلاشی شده این زنده شدن تو پس از مرگ هم برای اطمینان خاطر توست و هم برای این که تو را نشانهای برای مردم در مورد معاد قرار دهیم اکنون به استخوانهای مَرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته به هم پیوند میدهیم و گوشت بر آن میپوشانیم هنگامی که این حقایق بر او آشکار شد گفت: میدانم خدا بر هر کاری تواناست.
۲۶۰- و به خاطر بیاور هنگامی را که ابراهیم گفت: خدایا به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی فرمود مگر ایمان نیاوردهای؟ عرض کرد چرا ولی میخواهم قلبم آرامش یابد فرمود در این صورت چهار نوع از مرغان را انتخاب کن و آنها را پس از ذبح کردن قطعه قطعه کن و در هم بیامیز سپس بر هر کوهی قسمتی از آن را قرار بده بعد آنها را بخوان به سرعت به سوی تو میآیند بدان خداوند قادر و حکیم است.
۲۶۱- کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند بذری هستند که هفت خوشه بِرویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد دو یا چند برابر میکند و خدا از نظر قدرت و رحمت وسیع و به همه چیز داناست.
۲۶۲- کسانی که اموال خود را درراه خدا انفاق میکنند سپس به دنبال انفاقی که کردهاند منت نمیگذارند وآزاری نمیرسانند پاداش آنها نزد پروردگارشان محفوظ است و نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.
۲۶۳- گفتار پسندیده در برابر نیازمندان و عفو و گذشت از خشونتهای آنها از بخششی کهآزاری به دنبال آن باشد بهتر است و خداوند بینیاز و بردبار است.
۲۶۴- اِی کسانی که ایمان آوردهاید بخششهای خود را با منت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمیآورد کار او همچون قطعۀ سنگی است که بر آن قشر نازکی از خاک باشد و بذرهایی در آن افشانده شود و رگبار باران به آن برسد و همۀ خاکها و بذرها را بِشوید و آن را صاف و خالی از خاک و بذر رها کند آنها از کاری که انجام دادهاند چیزی به دست نمیآورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
۲۶۵- و کار کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا و تثبیت مَلَکات انسانی در روح خود انفاق میکنند همچون باغی است که در نقطۀ بلندی باشد و بارانهای درشت به آن برسد و از هوای آزاد و نور آفتاب به حد کافی بهره گیرد و میوۀ خود را دو چندان دهد که همیشه شاداب و با طراوت است و اگر باران درشت به آن نرسد بارانی نرم به آن میرسد و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.
۲۶۶- آیا کسی از شما دوست دارد باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن نهرها بگذرد و برای او در آن باغ از هرگونه میوهای وجود داشته باشد در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندان کوچک و ضعیف دارد در این هنگام گردبادی کوبنده که در آن آتش سوزانی است به آن برخورد کند و شعله برگردد و بسوزد این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد.
۲۶۷- اِی کسانی که ایمان آوردهاید از قسمتهای پاکیزۀ اموالی که به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید و برای انفاق به سراغ قسمتهای ناپاک نروید در حالی که خود شما به هنگام پذیرش اموال حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض و کراهت و بدانید خداوند بینیاز و شایستۀ ستایش است.
۲۶۸- شیطان شما را به هنگام انفاق وعدۀ فقر و تهی دستی میدهد و به فحشا و زشتیها امر میکند ولی خداوند وعدۀ آمرزش و فزونی به شما میدهد و خداوند قدرتش وسیع و به هر چیز داناست.
۲۶۹- خدا دانش و حکمت را به هر کس بخواهد و شایسته بداند میدهد و به هر کس دانش داده شود خیر فراوانی داده شده است و جز خردمندان متذکر نمیگردند.
۲۷۰- و هر چیز را که انفاق میکنید یا اموالی را که نذر کردهاید در راه خدا انفاق کنید خداوند آنها را میداند و ستمگران یاوری ندارند.
۲۷۱- اگر انفاقها را آشکار کنید خوب است اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را میپوشاند و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
۲۷۲- هدایت آنها به طور اجبار بر تو نیست ولی خداوند هر که را بخواهد و شایسته بداند هدایت میکند و آنچه را از خوبیها و اموال انفاق میکنید برای خودتان است ولی جز برای رضای خدا انفاق نکنید و آنچه از خوبیها انفاق میکنید پاداش آن به طور کامل به شما داده میشود و به شما ستم نخواهد شد.
۲۷۳- انفاق شما مخصوصاً باید برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند نمیتوانند مسافرتی کنند و سرمایهای به دست آورند و از شدت خویشتن داری افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارند اما آنها را از چهرههایشان میشناسید و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید خداوند از آن آگاه است.
۲۷۴- آنها که اموال خود را شب و روز پنهان و آشکار انفاق میکنند مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.
۲۷۵- کسانی که رِبا میخورند در قیامت برنمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده و نمیتواند تعادل خود را حفظ کند گاهی زمین میخورد گاهی به پا میخیزد این به خاطر آن است که گفتند داد و ستد هم مانند رِباست و تفاوتی میان آن دو نیست در حالی که خدا بیع را حلال کرده رِبا را حرام زیرا فرق میان این دو بسیار است و اگر کسی اندرز الهی به او رسد و از رباخواری خودداری کند سودهایی که در سابق قبل از نزول حکم تحریم به دست آورده مال اوست و این حکم گذشته را شامل نمیگردد و کار او به خدا واگذار میشود و گذشتۀ او را خواهد بخشید اما کسانی کهباز گردند و بار دیگر مرتکب این گناه شوند اهل آتشاند و همیشه در آن میمانند.
۲۷۶- خداوند رِبا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد.
۲۷۷- کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان ندز پروردگارشان است و نه ترسی بر انهاس و نه غمگین میشوند.
۲۷۸- اِی کسانی که ایمان آوردهاید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و آنچه از مطالبات رِبا باقی مانده رها کنید اگر ایمان دارید.
۲۷۹- اگر چنین نمیکنید بدانید خدا و رسولش با شما پیکار خواهند کرد و اگر توبه کنید سرمایههای شما از آنِ شماست نه ستم میکنید و نه بر شما ستم وارد میشود.
۲۸۰- و اگر بدهکار قدرت پرداخت نداشته باشد او را تا هنگام توانایی مهلت دهید و در صورتی که به راستی قدرت پرداخت را ندارد برای خدا بر او ببخشید بهتر است اگر بدانید.
۲۸۱- و از روزی بپرهیزید و بترسید که در آن روز شما را به سوی خدا باز میگردانند سپس به هر کس آنچه انجام داده به طور کامل باز پس داده میشود و به آنها ستم نخواهد شد.
۲۸۲- اِی کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که بدهی مدت داری به خاطر وام یا داد و ستد به یکدیگر پیدا کنید آن را بنویسید و باید نویسندهای از روی عدالت سند را در میان شما بنویسد و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد نباید از نوشتن همانطور که خدا به او تعلیم داده خودداری کند پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهدۀ اوست باید املاء کند و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد و چیزی را فروگذار ننماید و اگر کسی که به حق بر ذمۀ اوست سفیه یا از نظر عقل ضعیف و مجنون است یا به خاطر لال بودن توانایی بر املاء کردن ندارد باید ولی او به جای او با رعایت عدالت املاء کند و دو نفر از مردان عادل خود را بر این حق شاهد گیرید و اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید و این دو زن باید با هم شاهد قرار گیرند تا اگر یکی انحرافی یافت دیگری به او یادآوری کند و شهود نباید به هنگامی که آنها را برای شهادت دعوت میکنند خودداری نمایند و از نوشتن بدهی خود چه کوچک باشد یا بزرگ ملول نشوید هرچه باشد بنویسید این در نزد خدا به عدالت نزدیکتر و برای شهادت مستقیمتر و برای جلوگیری از تردی و شک و نزاع و گفتگو بهتر میباشد مگر این که داد و ستد نقدی باشد که بین خود دست به دست میکنید در این صورت گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید ولی هنگامی که خرید و فروش نقدی میکنید شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد به خاطر حقگویی زیانی برسد و تحت فشار قرار گیرد و اگر چنین کنید از فرمان پروردگار خارج شدهاید از خدا بپرهیزید و خداوند به شما تعلیم میدهد خداوند به همه چیز داناست.
۲۸۳- و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید گروگان بگیرید، گروگانی که در اختیار طلبکار قرار بگیرد و اگر به یکدیگر اطمینان کامل داشته باشید گروگان لازم نیست و باید کسی که امین شمرده شده و بدون گروگان چیزی از دیگری گرفته امانت و بدهی خود را به موقع بپردازد و از خدایی که پروردگار اوست بپرهیزد و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست.
۲۸۴- آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و از این رو اگر آنچه را در دل دارید آشکار سازید یا پنهان خداوند شما را بر طبق آن محاسبه میکند سپس هر کس را بخواهد و شایستگی داشته باشد میبخشد و هر کس را بخواهد و مستحق باشد مجازات میکند و خداوند به همه چیز قدرت دارد.
۲۸۵- پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و همۀ مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند و میگویند ما در میان هیچیک از پیامبران او فرق نمیگذاریم و به همه ایمان داریم و مؤمنان گفتند ما شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا انتظار آمرزش تو را داریم و بازگشت ما به سوی توست.
۲۸۶- خداوند هیچکس را جز به اندازۀ توانائیش تکلیف نمیکند انسان هر کار نیکی را انجام دهد برای خود انجام داده و هر کار بدی کند به زیان خود کرده است، مؤمنان میگویند پروردگارا اگر ما فراموش یا خطا کردیم ما را مؤاخذه نکن، پروردگارا تکلیف سنگینی بر ما قرار مده آنچنان که به خاطر گناه و طغیان بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی، پروردگارا آنچه طاقت تحمل آن را نداریم بر ما مقرر مدار و آثار گناه را از ما بشوی و ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده تو مولا و سرپرست ماییپس ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان.

دیدگاهتان را بنویسید