ث
برای مسئولان شهر که میبینند!
کد خبر ۹۰۶۷۳
۱۳۹۵/۰۸/۰۵ – ۱۲:۰۱
نویسنده: عارف صابری
برخی پوسترها در اتوبوسهای بیآرتی اصفهان مباحث فراوانی را برانگیخته است. عارف صابری از شهروندان نابینا به یکی از این پوسترها واکنش نشان داده است.
نابینا که باشی، حرفهای متفاوتتری میشنوی؛ یک نفر از کنار تو میگذرد و با دیدن عصای سفیدِ تو بلند بلند در دلش میگوید «نُچ نُچ»، یک نفر که از دور با
نگاهش تو را تعقیب میکند، درست در کنار تو با صدای بلند از بابت سلامتی خودش شکر میگوید، کسی از داخل مغازه بلند صدا میزند «آقا سید التماس دعا!»، وقتی
از خیابان میگذری کسی بُدو بُدو میآید دستت را میگیرد و تو را به آنطرف خیابان راهنمایی میکند و زیر گوش تو میپرسد «آقا از عالم بالا چه خبر؟». توی چهارباغ
وقتی چند مشتری خانم از مغازه خارج میشوند فروشنده به تو میگوید «خوش به حالت که نمیبینی! یه وضعیهآ»، در گردهمایی دانش آموزان قدیمی دبیرستان، همکلاسی
قدیمی که پزشک شده است، میگوید «میخواهی ببینی که چی بشه!؟ چی رو ببینی!؟ این دنیا هیچ چیزش دیدنی نیست!» و در اتوبوس واحد، وقتی شش دانگ حواست را جمع کردهای
که از ایستگاه مقصد نگذری، پیرمرد کنار دستت که مدام به عقب نگاه میکند، زیر گوش تو میگوید «جوون! نمیدونی من دارم چی میبینم!» و همه آنها تو را «بنده خدا»
صدا میزنند، گویی تا پیش از نابینایی بنده شیطان بودهای!
هرچند شعار بزرگترین تشکلهای معلولین در سراسر دنیا به وضوح میگوید «معلولیت در یک نفسی شما است»! ولی در جامعه ایرانی آنقدر که مردم نسبت به وقایع دیگر کشورها
یا اتفاقاتی که قرنها پیش در دیگر جوامع رخ داده است، آگاه هستند، از شرایط زندگی خود و همشهریان خود آگاه نیستند، از مهمترین این ناآگاهیها، معلول و معلولیت
است و همین ناآگاهی به آنها اجازه میدهد که به هر نحوی نسبت به ایشان قضاوت کنند، کسی آنها را تا حد روشن بینی و ارتباط با خدا بالا میبرد و کسانی آنها را
حتی در حد یک شهروند عادی ندانسته از سادهترین و پیش پا افتادهترین حقوق انسانی محروم میکنند. غافل از اینکه در کشور ما هر ساله نزدیک به صد هزار نفر بر
جمعیت معلولمان افزوده میشود، یعنی هر لحظه ممکن است همان شهروندان قضاوتگر به معلولی مبدل شوند که دیگران نسبت به آنها قضاوتهایی میکنند.
قضاوتهای غلط نسبت به معلولین تا حدی در فرهنگ ما ریشه دوانده است که حتی دستگاههای اجرایی و مدیران شهر را نیز نمیتوان از آن استثنا کرد، با این تفاوت که
قضاوتهای نادرست مدیران شهر به طور گستردهای منجر به تخریب فرهنگ عمومی شده و باورهای غلطی را نسبت به معلولین ترویج میدهد.
صحبت از دیدارهای کلیشهای، بیثمر و هرساله استاندار و شهردار محترم با کسانی به نام نمایندگان نابینایان و معلولین نیست، صحبت از انفعال سازمان بهزیستی در
میان ادارات و سازمانهای استان هم نیست، صحبت از تبلیغات مخربی است که شهرداری با همه ناآگاهی خود نسبت به معلولین، در سطح شهر گسترده است. صحبت از استفاده
ابزاری برای هدفی دیگر است. صحبت از پوستری است که در برخی اتوبوسهای شرکت واحد اصفهان برای ترویج حجاب نصب شده است، پوستری که در آن همسر خانمی بیحجاب و
آرایش کرده یقه مردی نابینا را گرفته و به او میگوید چرا به همسر من که چنین و چنان است نگاه میکنی و مرد نابینا در جواب میگوید من نابینا هستم و نمیتوانم
ببینم، ولی خوش به حال کسانی که میبینند و چنین چیزی که توصیفش را کردی نگاه میکنند! (نقل به مضمون).
اگر کسی توانست مسئولین این شهر را ببیند به آقای استاندار بگوید که اگر هر ساله در روز جهانی عصای سفید و روز جهانی معلولین به شما گفته میشود که مشاوری فعال،
کارآمد و نخبه برای خود برگزینید برای آن است که شاهد چنین فجایع فرهنگی در شهر نباشیم تا اگر هیچ حرکتی برای رفاه معلولین انجام نمیدهید، حداقل نگذارید تا
چهره آنها را تخریب کنند، و به آقای شهردار بگوید که اگر بیش از یک سال است که نخبگان و تشکلهای فرهنگی معلولان از شما خواستار اجرای مصوبه شورای شهر و انتخاب
مشاوری در امور فرهنگی معلولان هستند، ولی به شدت نسبت به اجرای آن مقاومت میشود، برای آن است که اگر معلول را شهروند درجه یک به شمار نمیآورید، حداقل نمکی
بر زخم آنها نپاشید و به سازمان بهزیستی بگوید اگر مدام از شما خواسته میشود که وقتی خود را متولی معلولین میدانید و در هر مناسبت و به هر دلیلی به نام معلولین
از منابع خیریه و کمکهای مردمی بهرهمند میشَوید، حداقل آنها را بشناسید و به دیگر شهروندان بشناسانید و از حقوق آنها دفاع کنید و اگر کسی طراح محترم این
پوستر وقیحانه را دید به او بگوید که اگر نابینایان و معلولین این شهر، معلول نبودند بر خلاف ذهنیت شما، در زمان خود تفنگ به دست میگرفتند و دوشادوش همتها
و خرازیها و کاظمیها از خاک و ناموس کشورشان دفاع میکردند. اگر کسی نمایندگان محترم مجلس را زیارت کرد به آنها بگوید که اگر چنین وقاحتی صد پله پایینتر
در خصوص جانبازان، پزشکان یا هریک از اقشار محترم جامعه منتشر شده بود همگی یک صدا آن را محکوم میکردید و کار را به جایی میکشاندید که مسئولین مربوطه عذرخواهی
کنند و استعفا دهند، ولی در مقابل چنین رفتارهایی در خصوص معلولان همواره ساکت هستید و اجازه میدهید تا هر دستگاهی به هر شکلی با حقوق آنها بازی
کند.
وقتی حضرت امام (ره) میفرمایند: «خدمت به معلولین، خدمت به نبی اکرم (ص) است» پس اگر قدرت خدمت به نبی اکرم(ص) را ندارید حداقل با آبروی معلولان بازی نکنید،
زیرا این قشر محروم جامعه نجیبترین مردمان هستند که در مقابل درآمدهای چندصد میلیونی برخی، تنها با مستمری چند ده هزار تومانی سازمان بهزیستی شرافتمندانه زندگی
میکنند و به مال و ناموس و حیثیت دیگران چشم نمیدوزند. این سربازان گمنام جبهه مقاومت و آبروی انقلاب لایق حداقل پوزش و عذرخواهی مرتکبین هستند تا از یادشان
نرود که در سایه معلولیت همین محرومین به چنین موقعیتهایی رسیدهاند.
نویسنده : سید عارف صابری
منبع خبر