شراب در شعر حافظ ********** پیاده سازی فایل صوتی http://www.saberi564.ir باده، شراب، می و واژههایی هایی که آن مفهوم را برساند از دیرباز، و از زمانی که سپیدۀدم شعر دری
میرزا محمد علی صائب تبریزی از شاعران قرن یازدهم است که در عهد صفویه می زیست. وی از طرف شاه عباس دوم به عنوان ملکالشعرایی دربار مفتخر شد. گرچه صائب اشعاری هم در قالب قصیده و مثنوی سروده است اما غزلیات وی بیشتر مورد توجه سخن شناسان واقع شده است.
باب دهم در مناجات و ختم کتاب حکایت ********* بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل به فصل خزان در نبینی درخت که بی برگ
باب نهم در توبه و راه صواب حکایت ********* الا ای که عمرت به هفتاد رفت مگر خفته بودی که بر باد رفت؟ > همه برگ بودن همی ساختی به
باب هفتم در عالم تربیت حکایت ********* سخن در صلاح است و تدبیر وخوی نه در اسب و میدان و چوگان و گوی تو با دشمن نفس هم خانه ای
باب ششم در قناعت حکایت ********* خدا را ندانست و طاعت نکرد که بر بخت و روزی قناعت نکرد قناعت توانگر کند مرد را خبر کن حریص جهانگرد را سکونی
باب پنجم در تسلیم و رضا ********* ********** شبی زیت فکرت همی سوختم چراغ بلاغت می افروختم پراکنده گویی حدیثم شنید جز احسنت گفتن طریقی ندید هم از خبث نوعی
باب چهارم در تواضع ********** ********** ز خاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک حریص و جهان سوز و سرکش مباش ز خاک آفریدندت، آتش مباش