سرآغاز ********* به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کس درش سر بتافت به هر در که شد هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردن فراز به …

سرآغاز بوستان سعدی ادامه مطلب »

سیر یک روز طعنه زد به پیاز که تو مسکین چقدر بد بویی گفت: از عیب خویش بی‌خبری زآن ره از خلق عیب می‌جویی! گفتن از زشت رویی دگران نشود باعث نکو‌رویی تو گمان می‌کنی که شاخ گلی به صف …

حکایت سیر و پیاز ادامه مطلب »